فرایند ترجمه امری است که علاوه بر دانش و مهارت به علاقه و ذوق مترجم وابسته است. یک مترجم توانا و علاقهمند قادر است تا در کوتاهترین زمان ترجمهای قابلقبول ارائه دهد و از کار خویش لذت ببرد. بدیهی است که آشنایی با اصول و روشهای ترجمه میتواند از جنبه علمی و عملی به پیشرفت کار کمک کند.
از جنبه علمی اصول ترجمه وابسته به زبانشناسی عمومی، زبانشناسی تطبیقی، روانشناسی زبان، جامعهشناسی زبان، مردمشناسی، منطق و تحلیل کلام و حتی علم بیان میباشد که تحقیقات جامعی در این زمینه صورت گرفته است. در این مطلب سعی شده تا عوامل عینی و ذهنی، به همراه عوامل مکانیکی در فرایند ترجمه را تشریح کنیم.
در فرایند ترجمه تحولاتی در ذهن و روان مترجم صورت میگیرد که منجر به انتقال معنا، مفهوم و یا پیام متن از زبانی به زبان دیگر میشود. درواقع مترجم زبان مبدأ source language را به زبان مقصد target language تبدیل میکند. آنچه در این میان اهمیت دارد درک صحیح از هر پیام است. شناخت ساختار زبان و دانش زبانی زبان مبدأ و زبان مقصد تنها بخشی از کار مترجم است. مترجم میبایست شناخت و درک درستی از ارتباط انسانی، سن، جنس، مکان، نژاد، مذهب و شغلی را نیز داشته باشد. اطلاعات عمومی و تخصصی میتواند مترجم را از سردرگمی و پیچیدگیهای زبانی نجات دهد.
ترجمه خوب نیازمند مراجعه به منابع مختلف، انتخاب صحیح بین واژهها، تجدیدنظر، اصلاح متن، حذف و یا جابجایی، نوشتن، تایپ و انجام کارهایی است که بهصورت مکانیکی انجام میشود. این موارد بهطور همزمان و در راستای فرایند ذهنی مترجم صورت میپذیرد. ازاینرو نمیتوان بخشی از فرایند ترجمه را بدون در نظر گرفتن بخشی دیگر بهدرستی انجام داد.
فرایند ذهنی و فرایند مکانیکی ترجمه در انتها منجر به ساختاری معادل equivalent در زبان مقصد خواهد شد. معادل میتواند واژه و یا عبارتی در زبان مقصد باشد که معنا و مفهوم، منظور و یا پیام راوی زبان مبدأ را با همان کیفیت بازگو نماید.
با به دست آوردن تصویر کلی فرایند ترجمه، اهمیت کار بهتر مشخص میشود. مترجم با بهکارگیری اصولی منسجم میتواند ترجمه را به دستورالعملی ساده و قابل انجام تبدیل کند. افزایش اعتمادبهنفس مترجم با دستیابی به هدف بیشتر خواهد شد.
متن مبدأ چه کتبی و یا شفاهی باشد، از جملاتی تشکیلشده است. متن مبدأ میتواند یک کتاب چند جلدی و یا یک مقاله چندصفحهای باشد. چنین متنی از پاراگراف و عبارات کوتاهی تشکیلشده است. یک جمله واحد ساختاری مناسبی در ترجمه محسوب میشود. هر جمله دارای پیامی است که مفهوم آن وابسته به جملات قبل و بعد وابسته است. عناصر غیرزبانی نیز میتواند بر پیام جمله تأثیر بگذارد.
گاهی نیت اصلی در متن با استعاره و در لفافه بیان میشود. این مفهوم میتواند در موقعیت مکانی و زمانی متفاوت باشد. برای مثال جمله ” من از سئول به آرژانتین رفتم” را در نظر بگیرید.
چنانچه این جمله را از فارسی به انگلیسی ترجمه کنیم. با چند مورد مواجه میشویم. ازنظر موقعیت مکانی و روابط جامعهشناسی سئول و آرژانتین دو کشور هستند ولی ما در ایران خیابانهایی با این اسامی داریم. مترجم با توجه به ساختار جملات در متن میتواند به درک صحیحی از منظور و پیام متن نوشتهشده برسد. در پیام نخست میتواند جمله به تعبیر سفر از کشور کره جنوبی و سئول به کشور آرژانتین در نظر گرفته شود و در پیام دیگر میتوان چنین در نظر گرفت: از خیابان سئول به میدان آرژانتین تهران رفتم.
درک پیام دوم، نیازمند دانستن اطلاعاتی از راوی متن میباشد. مترجم میبایست بداند راوی ساکن تهران است و پیام در مورد سفر درونشهری است. مترجم میبایست برای خوانندگانی ناآشنا پیام را تشریح کند. درواقع علاوه بر تحلیل دستوری جمله structural analysis، تحلیل کلامی discourse analysis آن نیز در یک ترجمه دقیق لحاظ میشود. این در حالی است که درک پیام اول با ساختار گرامری مشخص میشود. بادانش گرامر و معنی لغات و شناخت فعل و فاعل میتوان ترجمه را انجام داد ولی ترجمه موفقی نخواهد شد.
گاهی در ترجمه با جملاتی طولانی مواجه میشویم که از چند سطر تشکیلشدهاند. یک مترجم باتجربه میداند که اساس و پایه جملات یکی است. هر جمله از نهاد و گزاره تشکیلشده و افزودن اسم و یا صفات و تعاریف میتواند جملات را طولانی کند.
برای مثال:
All of the untrained and unskilled old workers living in this area work hard day and night without enjoying any of the special benefits offered to the skilled young workers from the city.
همه کارگران قدیمی و مسن، آموزش ندیده و غیر ماهر، ساکن در این منطقه شبانهروز سخت کار میکنند بدون اینکه از هیچ مزایای خاص ارائهشده به کارگران جوان و ماهر شهری برخوردار باشند.
این جمله طولانی بر مبنای دو کلمه workers و work تشکیلشده است و بقیه جمله درواقع نقش کمکی دارند و اطلاعات بیشتری را در مورد کارگران و کار کردن ارائه میدهند. در این جمله از صفات و قید استفادهشده تا مفهوم را بهتر منتقل کند ولی اساس جمله همان نهاد و گزاره است.
با تشخیص نهاد و گزاره میتوان پیام جمله را درک کرد. در جملههایی که کلمات بیشتری دارند ترجمه بهگونهای متفاوت انجام خواهد شد. بهتر است ابتدا واژههای مهم را علامتگذاری کنیم. واژههای collocations یا مجموعهای را نیز جداسازی کرده و اصطلاحات را تشخیص دهیم. واژههایی نظیر: ” با در نظر گرفتن این واقعیت که ” و یا “بستگی داشتن به” و “جلسه تشکیل دادن” واژههای مجموعهای میباشند و در مجموعه مفهوم مشخصی دارند.
پس از جداسازی و مشخص کردن کلمات میتوانید از دیکشنری استفاده کنید. برای ترجمه کلمات ناآشنا نیازمند استفاده از چند دیکشنری دوزبانه انگلیسی به فارسی و فارسی به انگلیسی میباشید. معانی لغات ناآشنا را با توجه به علامتگذاری متن یادداشت کنید. بهتر است تمام معانی را در برگهای بنویسید برای مثال:
در حافظه مترجم واژهها و ترجمههای بسیاری وجود دارد ولی در برخی از موارد ترجمه جمله با معانی قبلی ناهماهنگ شده و به نظر غیرمعمول میرسد. برای مثال واژه party در عبارت third party بامعنی مرسوم مهمانی همخوانی ندارد و یا Russia Socialist Party به مفهوم حزب سوسیالیست روسیه است و the other party طرف دیگر معنی میدهد نه مهمانی دیگر.
مترجمی که با معانی متفاوتی از لغات آشناست ولی در ترجمه با مشکل مواجه میشود، میتوان نتیجه گرفت که برخی از معانی با دانستههای قبلی مترجم تفاوت دارد. گاهی کلمات دارای معانی متفاوتی از دانستههای قبلی مترجم هستند. برای روشن شدن مطلب به مثال زیر توجه کنید:
برای ترجمه عبارت record loss مترجم معانی واژه record را بهخوبی میداند.
record= ضبط کردن، ثبت کردن، صفحه گرامافون، صورتجلسه، بایگانی، یادداشت، مدرک، پیشینه، تاریخچه، سابقه و معانی دیگری است. هیچکدام از این معانی در این عبارت کاربرد ندارد. در اینجا record بهعنوان صفت بهکاررفته است. باکمی جستجو و مراجعه به یک دیکشنری کامل در می بابیم که معنی عبارت یادشده بهصورت دیگری است.دیکشنری فارسی به انگلیسی به تنهایی کافی نیست.
record loss= خسارت بیسابقه، بیشترین ضرر، سنگینترین زیانی که تابهحال واردشده.
Party= مهمانی (معنای مرسوم) حزب، شخص، طرف قرارداد یا معامله، طرف اختلاف، دسته همفکر، جمعیت (معنای متفاوت)
Power= قدرت، نیرو (معنای مرسوم) و برق، اختیارات قانونی، کشور، حکومت، سلطنت (معنای متفاوت)
Book=کتاب (معنای مرسوم) و رزرو کردن بلیت یا جا برای قطار و سینما( معنای متفاوت)
to charge= شارژ کردن، حساب کردن (معنای مرسوم) و متهم کردن (معنای متفاوت)
right = راست، سمت راست، درست (معنای مرسوم) دفع ستم کردن، دادن حق بهحق دار، قائم نگاهداشتن (معنای متفاوت)
گاهی در ترجمه کلمات آشنا و مرسومی دیده میشوند که با توجه به نقش خود در جمله معانی متفاوتی دارند. در برخی از عبارات نیز واژههایی پرکاربرد و آشنا، با عباراتی خاص همنشین شدهاند و معانی کاملاً متفاوتی را ایجاد کردهاند. به مثالی در این زمینه توجه کنید:
به این ساختار Idiom یا اصطلاح گویند که در ترجمه انگلیسی به فارسی و همچنین ترجمه فارسی به انگلیسی، بسیار دیده میشود. آشنایی با اصطلاحات زبانی میتواند به ترجمه صحیح منجر شود. مترجم تازهکار با نادیده گرفتن اصطلاح با دشواری مواجه خواهد شد. بدون در نظر گرفتن اصطلاحات ترجمه متون بدون معنا و بیربط خواهد شد. فرض کنید برای غافلگیر کردن کسی برایش جشن تولد گرفتهاید و میگویید:
Be careful not to let the cat out of the bag
معنای تحتاللفظی: مواظب باشید نگذارید گربه از کیسه خارج شود
این ترجمه در متن بیمفهوم تلقی میشود لذا مترجم با توجه به متن میتواند تشخیص دهد که با یک اصطلاح مواجه است. در این موارد بهتر است ذیکشنری فارسی به انگلیسی را کنار گذاشته و از دیکشنری انگلیسی به انگلیسی استفاده کنید و یا پیشنهاد بهتر این است که از فرهنگ اصطلاحات Dictionary of Idioms معانی اصطلاحات را به دست آورید.
ضربالمثلها proverb نیز در فرهنگ زبانی از اهمیت ویژهای برخوردارند. عدم آشنایی مترجم با ضربالمثلهای رایج در زبان مقصد موجب دشواری خواهد شد. بهتر است همواره یک دیکشنری مخصوص اصطلاحات و ضربالمثلها را در دسترس داشته باشید
توجه به معانی واژهها، اصطلاحات، ضربالمثلها، واژههای مجموعهای بسیار تأثیرگذار است ولی ترجمه بدون در نظر گرفتن سبک style متن مبدأ، موفق نخواهد شد. شیوه ادبیات رسمی و یا غیررسمی، کوچهبازاری، کتابی، محاورهای، کنایه، خشک، طنز و قالبهای گوناگون تعیینکننده صحت ترجمه است. بدون توجه به سبک نمیتوان ترجمه موفقی را انجام داد.